بر اثر یک اتفاق کشتی شون از بین می ره وهر کدام به تکه چوبی تکیه میدن تا
غرق نشن علارغم اینکه فعلا از مرگ نجات پیدا کرده بودن اما هردو می دونستن که
یا تا دقایقی دیگه کوسه می خورشون یا غرق می شن پس به این نتیجه رسیدن که
از خدا از ته دل کمک بخوان.هردو به دعا پرداختن ناگهان یک قایق بدون سرنشین به
سمتشو ن امد اون یکی که متاهل بود سوار کشتی شد وبدون در نظر گرفتن
دوستش در حال رفتن بود که فرشته ای نزدیک شد وازش پرسید چرا دوستتو با
خودت نمی بری مرد گفت خدا دعای منو قبول کرده که من به قایق رسیدم حتما خدا
دعای دوستمو قبول نکرده و اون مستحق کمک نیست.فرشته گریه کرد وگفت نه
اتفاقا خدا دعای دوستتو براورده کرد چون اون موقعه ای که داشت گریه می کرد به
خدا گفت ای خدا اگه به من رحم نمی کنی مهم نیست من مجردم ولی دوستم
متاهل و زن و بچه داره اونو نجات بده...
رضا عمران
موضوعات مرتبط: متفرقه
چطور شد مسجد ابوالفضل علیه السلام دهستان حور احداث گردید؟
گورستان شهیدگاه:
بجان دره سی
هور(حور) درگذر زمان
سِل آغلادی من آغلادیم
قره سو ۱
قره سو ۲
مشاهیر ادبی حور
"سنگر"
ویلکیج:
یاز قیه لرده
ریشه جاینامهای (دیو داغی)؛ (دیو گوزه) و ( دوه میدانی) در حور
مناجات نامه
فعلا
گل چو از باد خزان، پژمرد و ريخت
کم کاری در وبلاگ حور تقصیر ما نبودبلکه تقصیر بلاگفا بود . این هم اطلاعیه بلاگفا
مشکلات باز سازی حمام قدیمی حور نظر شورا
توضیح
بایاتیلار(۱۰)
در باره حمام حور
سایت اسلاید اسکین طراح قالب وبلاگ حرفه ای با امکانات عالی














