شنبه 24/6/86

                حركت از اردبيل به سمت آبي بيگلو در شرق اردبيل نيارا- امامزاده سيده خاتون- دو طرف جاده سيب زميني و غلات- آقبلاق رستم خان↓- شركت فراواده‌هاي سيب زميني- آرخانلو- جاده در حال تعويض آسفالت است- آقبلاق مصطفي‌خان- برگشتيم دو كيلومتر قبل از اقبلاق به سمت كوهها- روستاي مرني- ادوات كشاورزي فراوان است نانوائي شلوغ- اطراف جاده پر از تراكتور است و زمينهاي كشاورزي به سمت كوههاي مه گرفته مي‌رويم. قزل قيه↓- جاده از ميان يك دره كه درختان بلند و سبزي در ميانش بود- بيشتر بيد و تبريزي به روستاي حور رسيديم- به سمت روستاي لار مي‌رويم روستاي حور روستاي بزرگي است- از بالاي روستا جاده خاكي به سمت جنگل مي‌رود- جنگل با درختان كوچك خانواده زاللزاك شروع مي‌شود. انواع درختچه‌هاي جنگلي- مسير حور به لار بسيار جالب و زيباست و پر از انواع گياهان در طول مسير چند جا جمع‌آوري كردم- به نظرم Louchitis هم جمع كردم شايد ... هوا مه شديد بود و حسابي خيس شدم لباسهايم هنوز خيس است. مسير بسيار جالبي بود درختچه‌هاي جنگلي كم‌كم رنگ پائيزي مي‌گيرند. مركز تحقيقات اردبيل- مهندس شريفي (مديريت)- آقاي رفيعي (مسئول دفتر)- جمع‌آوري امروز خيلي خوب بود- آخر وقت اومديم اداره از آقاي رفيعي ژتون شام گرفتيم و كمي استراحت و پرس كردن و عصري رفتيم داخل شهر آرامگاه شيخ صفي و بازار مسجد جامع و خيابان‌هاي اردبيل- خلاصه موقع افطار هم آقاي خرسند سر شير و عسل گرفت و رفتيم رستوران سبلان افطار كرد و شام خورديم و بعد از شام رفتيم به سمت سرعين اين دفعه هم من و احمد رفتيم آب درماني دوش‌دار و خرسند رفت آب درماني سبلان آخر شب جالب بود ساعت از 5/9 گذشته بود كه از سرعين به سمت پيست اسكي آلودي و آبشار گوگور سبلان حركت كرديم مسير بسيار خلوت و مخوب بود تا نزديكي آبشار رفتيم سپس راه خرگوش و جغد و عقاب و موش دو پا هم ديديم خيلي جالب بود درنزديكي آبشار- كندوهاي زنبور عسل و يك استخر بزرگ پرورش ماهي قرار داشت حيف كه شب بود و گرنه تا خود آبشار مي‌رفتيم مسير بسيار سر سبز و خوب بود خلاصه تا برگشتيم مهمانسرا ساعت 11 گذشته بود. جالب بود كه نگهبان‌ها با تراكتور رفته بودند توي باغ مركز تحقيقات دنبال دزد !!- خلاصه كلي علاف شديم تا آمدند ولي كلي هم خنديديم.

یک خطا:

من نمی دانم لار کجاست  اگر شما میدانید راهنمایی ام کنید