لطفا از تمام
مطالب مربوط به روستای حور دیدن فرمایید.
http://www.hur.blogfa.com
| بالای 25 سال بخونن شما یادتون نمی آد. |
| شما
یادتون نمی آد،اون موقع ها مچ دستمون رو گاز می گرفتیم و بعد با خودکار
بیک،روی جای دندونامون که مونده بود،ساعت می کشیدیم .. مامانمون هم واسه
دلخوشیمون ازمون می پرسید ساعت چنده؟!ما هم کلی ذوق می کردیم. شما یادتون نمی آد،وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم،الکی مداد رو بهانه می کردیم و بلند می شدیم می رفتیم گوشه کلاس،جلوی سطل آشغال که بتراشیمش. شما یادتون نمی آد،تیتراژ شروع برنامه کودک، یه بچه ای بود که دستش رو می ذاشت پشتش و ناراحت بود و هی راه می رفت،یه دفعه پرده کنار می رفت و می نوشت،برنامه کودک و نوجوان با آهنگ وگ وگ وَگ، وگ وگ وَگ، وگ وگ وگ وگ وگ،وگ ... . شما یادتون نمی آد که کانالهای تلویزیون دو تا بیشتر نبود، کانال یک و کانال دو.اونم یکی حتما موقع پخش فیلم سینمایی ما رو می فرستادن بالای پشت بوم برای چرخاندن آنتن تا بقیه بتونن فیلمشون رو یه کم صاف تر تماشا کنن. شما یادتون نمی آد،دوست داشتیم مبصر صف بشیم تا پای بچه ها رو سر صف جفت کنیم ... . شما یادتون نمی آد،بچه که بودیم وقتی میبردنمون پارک،می رفتیم مث بچه مظلوما می چسبیدیم به میله کنار تاب،همچین با التماس به اونی که سوار تاب بود نگاه می کردیم،تا دلش بسوزه،پیاده بشه و ما سوار شیم،بعدش هم که نوبت خودمون می شد،واسه بقیه قیافه می گرفتیم. شما یادتون نمی آد،پاک کن های جوهری رو که یه طرفش قرمز بود و یه طرفش آبی،ما را با آبیش می خواستیم که نوشته های خودکار رو پاک کنیم،اما همیشه آخرش یا کاغذ رو پاره می کردیم و یا سیاه و کثیف می شد. شما یادتون نمی آد،وقتی که مشق می نوشتیم،پاک کن رو تو دستمون نگه می داشتیم و عرق می کرد،بعد که می خواستیم پاک کنیم،دفترمون چرب و سیاه می شد و جاش می موند. شما یادتون نمی آد،سر صف پاها مونو 180 درجه باز می کردیم تا واسه رفیق فابریکمون جا بگیریم. شما یادتون نمی آد،«پلنگ صورتی»،«حنا دختری در مزرعه»،«خانواده دکتر ارنست»،«سفرهای گالیور»و«بل و سپاستین» و ... به جای «شرک»،«دی جی مون»،«شگفت انگیزها»،«جنگ روباتها»،«مرد عنکبوتی»و.... . شما یادتون نمی آد،گوسه پایین ورقه های مشقمون ،نقاشی می کشیدیم.بعد ورق می زدیم،می شد انیمیشن. و خلاصه اینکه شما یادتون نمی آد،ولی ما یادمون می آد.کاشکی تو همون اندازه مونده بودیم. |
تاريخ : جمعه نهم تیر ۱۳۹۱ | 14:26 | نویسنده : هور اوشاغی |
چطور شد مسجد ابوالفضل علیه السلام دهستان حور احداث گردید؟
گورستان شهیدگاه:
بجان دره سی
هور(حور) درگذر زمان
سِل آغلادی من آغلادیم
قره سو ۱
قره سو ۲
مشاهیر ادبی حور
"سنگر"
ویلکیج:
یاز قیه لرده
ریشه جاینامهای (دیو داغی)؛ (دیو گوزه) و ( دوه میدانی) در حور
مناجات نامه
فعلا
گل چو از باد خزان، پژمرد و ريخت
کم کاری در وبلاگ حور تقصیر ما نبودبلکه تقصیر بلاگفا بود . این هم اطلاعیه بلاگفا
مشکلات باز سازی حمام قدیمی حور نظر شورا
توضیح
بایاتیلار(۱۰)
در باره حمام حور
سایت اسلاید اسکین طراح قالب وبلاگ حرفه ای با امکانات عالی
لطفا از دیگر مطالب مربوط به روستای حورنیز دیدن فرمایید














